Apr 14, 2009

stairways of my mind °


دلم هوای زندگی را و دهانم هوای مملو از هذیان و ارتعاشات صوتی را می بلعد
هضم این همه ماجرای تهوع آور ، سخت اما سرگرم کننده است
هوای زندگی مزه ی مبهمی دارد
و طعم این ارتعاشات گوش خراش حتی مویرگهای مغزم را به دل پیچه وا میدارد
افکارم در راه پله های مغزم سر میخورند و درهم مخلوط میشوند
می اندیشم ، با همین افکار معیوب
می نویسم از تراوشات راه پله هایی که بلعیدنم
...
که نخست بلعیدم و سپس بلعیده شدم